-
مــــحاکــــمه عشــــــق
پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 21:15
محاکمه جلسه عشـــق بودوقاضی: عـــقل و عشق محکوم به تبعیدبه دورترین نقطه مغــزشده بود یعنی:فـــــرامــــوشی قلب تقاضای عــفوعــشق راداشت ولی هـــمه اعضاءبااومــخالــف بودند قــلب شروع کردبه طــرفداری ازعشق: آ های چــشم مـگرتونبـودی کـه در آرزوی دیدنش بودی وشماپـاهاکـه هــمیـــشه آماده رفتـــن به سویـــش بودید...
-
الــفبای زندگی
دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 16:05
الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات ث: ثبات برای ایستادن در برابر بازدارنده ها چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه خ: خودداری برای تمرین استقامت ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها ف: فداکاری برای قلب های دردمند ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق پس جواب دروغ را با راستی، جواب...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 15:29
قــلبم سـرشارازتمنابود وقـلبت سـرشارازنیاز دسـتهایــمان دورازهم چـیزی کــم داشـــت اماچــیزی کــه زیــادبود ســــــکوت مرگــبار عــــشقـــمان بود.... بـــاز هـــم نـــگفتی و نــگــفتم....هــــیچ نــگفتیم...
-
ســــوال وجواب عاشق
دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 15:00
عشق ازدوست داشتن پرسید: فرق من وتوچیست؟ پاسخ داد:مــن بایــــک سلام شــروع میشوم و تـــوبایــــک نــگاه... مـــن بایـــک دروغ از بین میرم و تــــــوبـــــامــــــــــرگــــــــــ...
-
تــــرس
دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 14:29
وحشت ازعشق که نه" ترس من ازخاتمه هاست" ترس بیهوده ندارم" صحبت ازخاطره هاست" صحبت کشتن ناخواسته عاطفه هاست" کوله باریست پرازهــیچ هــمه برشانه ماست. گـــله ازدست کــسی نیست" مقصردل دیــوانه ماست
-
مــــعنی یک کلــــمه
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 19:57
متین ترین کلمه" عــــــشق " جذاب ترین کلمه" آشنایـــی " پاکــترین کلمه" وجـــــــدان " تلخ تــرین کلمه" جـــــدایی " زشت تـرین کلمه" خـــیانت " سخت ترین کلمه" تــــنهایی " بدتـــرین کلمه" بــــــی وفـــایی .....
-
قـــــناعـــت
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 19:45
نه نیمه خـــالی لـیوان رانگاه کـن ونه به نــیمه پرش قانع بـــاش: پس شیـــرآبـی پـیـــداکـــن و: لــیوانت رالــبریــزازآب زلال عـــــــــشق کــن...
-
گـــــــوش کن
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 16:54
گوش کن جــاده صـــدامی زندازدور قــــدمهای تــــــورا چـــــشم تـــوزینت تـــاریکی نیــــست پلـــکـهارابــتکـــان کفــش پــاکـن وبــــیا تــاجـایی کـه پـرمــرمــاه بـه انگشت تــو هـشــــداردهـــــد
-
فــقط تـــــــــو
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 16:45
پشت آن پنجره ی روبه افق پشت دروازه ی تـــــردیدوخـــــیال لابــــه لای تـــن عــــــریانی بـــــید مــــن دراندیـــــشه ی آنم"کـــــه تـــــورا وقـــــت دلــــتنگی خوددارم و بس.
-
رهگذر
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 16:37
چه سخت است تشیع عشق برروی شانه های فراموشی و دل سپردن به قــــبرستان جدایی وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست تــــــارهـــــگذری بربی کســـــی ات فاتـــــحه ای بــــــخواند
-
تــــنهایــــــــی
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 16:06
به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه، خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرها عاقبت با قلم شرم...
-
میشه تنهام نزاری؟؟؟
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 15:56
میشه تنهام نزاری؟؟؟ میشه اونقدبهم نزدیک باشی که اونقدبهت نزدیک باشم که بزرگی این دنیامنو نتـــــرسونه نتــرسونه منوازمــــن ازاین همـــه احساس واحساس
-
عــــشق
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 15:40
خدایااگرتودردعاشقی رامی کشیدی توهم زجرجدایی رابه تلخی می چشیدی اگرچون من به مرگ آرزوهایت می رسیدی پشیمان می شدی ازاین که عشق راآفریدی.
-
کاش بودی
شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 00:14
بهترین بهانه برای اشک ریختن هستی نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن … ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر می شد … کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگی ها و نبودن هایت می شد … کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم و دردهایم را به گوش تو می رساندم… بدونتوحالا تک وتنهاروزهایم رامیگذرانم......