چه سخت است
تشیع عشق برروی شانه های فراموشی
و
دل سپردن به قــــبرستان جدایی
وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست
تــــــارهـــــگذری
بربی کســـــی ات فاتـــــحه ای
بــــــخواند
وای چه خسته می کند تنگی این قفس مرا.پیر شدم نکرد از این رنج و شکنجه بس مرا.گرگ درندهای به من تاخت به نام زندگی .پنچه که در جگر زند نام نهد نفس مرا.سلام:خوبی دوست عزیزمن خسته نباشی
خدای اطلسی ها با تو باشد پناه بی کسی ها با تو باشدتمام لحظه های خوب یک عمر به جز دلواپسی هاباتو باشد وبلاگ زیبایی داری
وای چه خسته می کند تنگی این قفس مرا.
پیر شدم نکرد از این رنج و شکنجه بس مرا.
گرگ درندهای به من تاخت به نام زندگی .
پنچه که در جگر زند نام نهد نفس مرا.
سلام:
خوبی دوست عزیزمن خسته نباشی
خدای اطلسی ها با تو باشد
پناه بی کسی ها با تو باشد
تمام لحظه های خوب یک عمر
به جز دلواپسی هاباتو باشد
وبلاگ زیبایی داری